ذات و جوهره ::
انسان نمودار کهکشانی از ذات و جوهره ی خویش است.
حرکت انسان از ذات به الهی و از سیر به خداییست...
خدا خالق انسان ، پایان حرف خدا آغاز حرف انسان ، انسان با خدا شروع می شود و با انسانیت در بی انتهای عالم خدایی خدا گونه می شود ، انسان اشعه ی پرتوان ، شعشعه ی فروزان ، حاکم بر تاریکی های زمان ، از جوشش تن به روان ، خالق شکوه و غرق در عظمت روان به کوشش و توان ، سر تعظیم به بیکران جهان فرود می آورد.
در جهان ماورائی انسان رازی نهفته است راز بی انتهای کیهان از عالم پنهان ، پنهان در گشتاور جهان.
جهان ، آفرینش هستی هستا ،خدای بی همتا ، خدای کیهان ، جهان بی پایان
انسان پیش رونده ، سیر تکاملی به الهی از ذات به عالم ذرات در دنیای کیهانی ، درون این انسان دنیای بی پایانیست .
انسان در گذرگاه تاریک زمان در عالم ناشناخته کیهان ، پیش به سوی نیروی بیکران هستی ، آفریننده دور بی پایان در گشتاور نیروی آفریننده جهان ، تا تکامل جهان تن و روان سیر به بی انتهای بی پایان دارد .
انسان همواره می اندیشد به سیر در جهانی که پایانی در آن نیست و از جهانی می اندیشد که پایایی و پویایی راز جاودانگی آن است .
اگر انسان بدرستی بیاندیشد و به نیکی قدم در راه راستی گذارد به مأورای هستی قدم در جهان ناشناخته ها می گذارد .
سیر انسان در عالم کیهان در جهان بیکران از ذات به الهی و از سیر به خدایی است . از ضمیری آگاه به دنیای ناخودآگاه و از عالم ذات به آفریدگی است .
انسان ذره ی ذرات است ، شکل آن از دایره ی ذات است ،کوشیدن است در دایره ی فهم جهان ورسیدن است به بی زمانی جاودان در هستی بیکران .
و بیکران مرتبه انسانهای والاست .
انسان نمودار کهکشانی از ذات و جوهره ی خویش است ...
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:
|